۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه

اسطوره های سیاسی مشروعیت بخش و تأثیر آنها در فضای سیاسی ایران

اسطوره‏های سیاسی  در تمامی نقاط دنیا به شکلهای متفاوت وجود دارند و به صورت پیوسته خود را بازتولید می کنند، اندیشه‏ی انسان مدرن امروز اگرچه اسطوره ستیز و اسطوره گریز است اما اسطوره دامی است گریزناپذیر در راه اندیشه‏ی انسانی، عزم راسخ و اراده‏ی خلل ناپذیر انسان برای پرهیز از اسطوره و پناه بردن به عقل که در سده‏ی 19 میلادی و در اندیشه‏ی هگل و مارکس به اوج خود رسید، خود تولید کننده‏ی صورتی جدید از اسطوره‏اندیشی بود که اسطوره‏ها‏ی عقل مدرن را به وجود آورد و محصول آن نازیسم و فاشیزم و کمونیسم در سده‏ی بیستم بود
، تکیه و تأکید برعقل انسانی برای مقابله با اسطوره نتیجه‏ی مثبتی دربرنداشت چرا که تقابل عقل و اسطوره در بنیان خود تقابلی نامتوازن بوده و به لحاظ ساختاری خرد را در یک سو و اسطوره را معادل عدم خرد قرار دادن در سوی دیگر و ساختن معادله‏یی که در آن حذف اسطوره به معنای استقرار کامل نظامی عقلانی و خدشه ناپذیر تلقی می‏شد، برابرنهادگی ناهمگن و طبیعتاً بی انجامی بود. به عبارت ساده‏تر دگم‏اندیشی برای ستردن اسطوره خود شکل دیگری از اسطوره‏زدگی به شمار می‏آید. قابلیت باززایی و بازتولید در ساحت اسطوره‏یی به دلیل ساختار سیال و منعطف آن بسیار بالاست و گریز از هر شکلی از اسطوره‏اندیشی افتادن در قالب دیگری از آن است.
در این میان آنچه اسطوره سیاسی خوانده می‏شود به دلیل روابط و مناسبات چندسویه یی که با قدرت برقرار می‏کند و تأثیر مستقیمی که قدرت سیاسی بر زندگی انسان دارد بیش از دیگر شاخه‏های اسطوره شناسی مورد توجه پژوهشگران حوزه‏ی جامعه‏شناسی و علوم سیاسی قرار گرفته است. دست اندرکاران سیاست امروزه به صورت آگاهانه به سراغ بازتولید شکلهایی از اسطوره‏ی سیاسی که در ذهن جمعی مردم معنایی مورد قبول دارند می‏روند. اگر تعریف رولان بارت از اسطوره را بپذیریم و مبنا قرار دهیم خاصیت و اهمیت اسطوره در امر سیاست را بهتر درخواهیم یافت  اسطوره در تعریف بارت عبارت است از: " پیامی انگیزشمند و انقیاد آور که در مرتبه دوم دلالتهای نشانه شناختی به مخاطب منتقل می شود، این پیام با طبیعی جلوه دادن آنچه تاریخی است عمل می کند." .(بارت، 1380: 105-106)[1] در این تعریف اسطوره نوعی پیام تلقی می‏شود بر همین اساس طبیعتاً فرستنده و گیرنده‏یی دارد فرستنده‏ی پیام اسطوره‏یی به دلیل فاصله‏ی زمانی بسیار از دایره‏ی شناخت انسان امروز خارج و تنها با عنوان نیاکان دور گروهی از مردمان از آنها یاد می‏شود اما گیرنده‏ی این پیام مردمان روزگار حاضرند مردمانی که به صورتی دائمی و پیوسته به صورتهای گوناگون شفاهی و مکتوب در معرض پیامهای پیچیده‏ی نیاکان خود بوده بی آنکه بخواهند و بدانند این کهن الگوهای فرستاده شده از زمانهای نامعلوم در ذهنشان ثبت و ضبط شده و همچون قالبهایی ذهنی بر نحوه‏ی اندیشه و عمل آنان تأثیر می‏گذارد. این پیامها بنا به گفته‏ی بارت دارای خاصیت انقیادآوری و اقناعی هستند، این ویژگی هم بازمی‏گردد به تثبیت شدگی آنها و تبدیل شدنشان به اموری مشابه به امور ایمانی که در ذات خود نه تنها نیاز به توجیه ندارند بلکه توانایی توجیه دیگر پدیده‏ها و مفاهیم را نیز دارند. کهن الگوهای اساطیری در جریان توافقی نااندیشیده خود را به عنوان  مبدأهایی برای  گفتمانهای اجتماعی فرهنگی و سیاسی به جامعه عرضه کرده با توان اقناعی بالایی که دارند  بر نحوه‏ی اندیشه و عمل افراد جامعه تأثیر می‏گذارند. و به همین دلیل است که اندیشمندان حوزه‏ی علوم  سیاسی توجه ویژه به ساختهای  اسطوره‏یی مرتبط  به قدرت از خود نشان می‏دهند.
اسطوره‏های سیاسی در قالبهای متفاوت و متنوعی نمود یافته و تأثیر می‏گذارند و عمدتاً با مفاهیم سیاسی بنیادین همچون قدرت، نظم، ملیت و انقیاد و... در پیوند هستند. پرداختن به تمامی این موارد و زیرمجموعه‏ها و شاخ و برگهایشان مجالی فراخ تر از سطور محدود یک مقاله می طلبد. لذا در اینجا تمرکز بحث را متوجه قدرت و مشروعیت کرده و پس از پرداختن به پاره‏یی از اسطوره‏های ایرانی که متضمن این مفاهیم هستند،به صورتی اجمالی و مختصر به نقشی که این الگوهای اساطیری در فضای سیاسی امروز ایران به عهده گرفته‏اند اشاره می‏کنیم.


قدرت
قدرت به عنوان اساسی‏ترین مفهوم در علم سیاست تعاریف متفاوت و متنوعی دارد، در عامترین تعریف قدرت آن نیرویی است که توانایی تحت کنترل در‏آوردن دیگری را دارد " قدرت یعنی نیرویی که وسایل مادی اجبار را در اختیار دارد"(عمویی، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی ، شماره 8) هسته ی اصلی تعریف قدرت یعنی توانایی اجبار دیگری به کاری که دلخواه او نیست از گذشته تا کنون تغییر نکرده  و تنها ابزارهای آن است که تغییر می کند. از آنجا که اعمال این اجبار به شیوه‏ی مادی و مستقیم همیشه میسر نیست نیاز به ابزارهای غیرمادی و غیرمستقیم اعمال قدرت جزء جدایی‏ناپذیر و مهم آن به شمار می‏آید. ابزارهای غیرمادی قدرت عبارتند از نیروهایی که با ایجاد ترس، خشیت و یا عشق و احترام افراد را ملزم به فرمانبرداری کرده مجموعاً مفهوم مشروعیت را تشکیل می‏دهند و در اینجاست که اسطوره‏های سیاسی وارد عمل شده نقشهای جدی بر عهده می‏گیرند " اسطوره سیاسی مشخصاً با توجه به ارتباطش با قدرت و ایجاد مشروعیت تعریف می شود، اسطوره های سیاسی گروهی از اسطوره ها هستند که در قالب و محتوای خود گویای نوعی رابطه‏ی مشخص با مفهوم قدرت می باشند، نمادها و نشانه های قدرت بیش از هر چیز در پی ایجاد مشروعیت بوده اند، یعنی در پی آنکه فرمانروایی و فرمانبرداری را در میان انسانها ممکن سازند."(فکوهی، 1379: 137)[2]  مشروعیت در واقع مجموعه‏ی همان چیزهایی است که اعمال قدرت را روایی می‏بخشد و از جمله منابع قدرت می‏باشند. منابع قدرت عبارتند از : 1-قابلیت (توانایی رئیس و کارامدی او) 2- فرمندی (کاریزمای شخص رئیس) 3- اجبار (در اختیار داشتن ابزار قدرت و اجبار همچون نیروی نظامی) 4- عامل سرزمینی5- سنت خویشاوندی(وجود سنتی که قدرت را موروثی میداند به وارثان و فرزندان رئیس قدرتی بالقوه می بخشد) 6- ثروت اقتصادی(ولخرجی نوعی شکوه و تسلیم در طبقات زیر دست ایجاد می کند) 7- توجیه دینی (قدرت در بسیاری موارد مشروعیت و بازتولید خود را مدیون خصلت مقدس خویش است، در جامعه‏ی دینمدار قدرت برتری خود را از نیروهای اسرارآمیزی که می تواندبا آنها ارتباط برقرار کند دریافت می‏کند.) (ریویر، 1386:  )[3]. در این میان قابلیت، فرمندی، سنت خویشاوندی ، عامل سرزمینی و توجیه دینی از جمله موارد مشروعیت دهنده به قدرت به شمار می‏‏آیند و موارد اجبار و ثروت اقتصادی به عنوان مکمل آنها، مجموعاً قدرت را تثبیت می‏کنند. آنچه در چارچوب اسطوره‏های سیاسی همواره در امر سیاست دخیل بوده و قدرتهای امروز نیز همچنان به آنها تکیه می کنند موراد مشروعیت دهنده می‏باشند که نوعی تسلیم درونی را در افراد جامعه ایجاد می‏کنند. این موارد مشروعیت دهنده در بیشتر موارد پشت‏استوار به اسطورههای سیاسی و باورهای کهن مردم پیرامون قدرت هستند. در اینجا به نقش اسطوره‏ی سیاسی در پاره‏یی از عوامل مشروعیت بخشی و تأثیر آن در افزایش میل به فرمانبرداری در میان مردمان جامعه می‏پردازیم و برای این منظور تأکید و توجه خود را متوجه اسطوره‏های سیاسی ایران کهن و فضای سیاسی ایران امروز می‏کنیم.

1- قابلیت
قابلیت  انجام امور و اعتماد و تکیه بر نیرو و توانایی خارق العاده و غیر طبیعی فرد، عامل مشروعیت بخش اسطوره‏یی و عنصری است که در افراد جامعه ایجاد تسلیم و اعتماد می‏کند. در فضای اسطوره‏یی این عنصر خود را در چهره‏ی قهرمان نشان می‏دهد؛ در دنیای قدیم که عامل اصیل سلطه زور بازو تلقی می‏شود، قابلیت و کفایت در دلیری و پرزوری قهرمان یا پهلوان تعریف شده پهلوان به دلیل دیو ستیزی و تهور و شجاعتش چهره‏یی فرا انسانی می‏یابد. از کارکردهای جدی و مهم پهلوان حفظ نظم موجود و حمایت و دفاع از جان و مال مردم است، قهرمان همچنین در بسیاری موارد نقشی عیارگونه داشته هدف اصلی‏اش حمایت از توده‏های مردم در برابر حاکمان است، از امنیت جامعه را تأمین می‏کند و این عوامل به او مشروعیتی گاه فراتر ازمشروعیت  حاکمیت می‏بخشد. در اسطوره‏های ایرانی نقش رستم به عنوان ابرپهلوان به وضوح چنین نقشی است، پهلوانی و توانایی خارق‏العاده رستم حافظ و مدافع ایران زمین و مردمانش است و همین عامل او را بر کاووس شاه برتری می‏دهد. حضور پر رنگ رستم در حافظه‏ی ایرانی باعث مشروعیت بخشی به هر شخصیتی می‏شود که بتواند تداعی کننده‏ی او در ناخودآگاه مردم ایران باشد. این تداعی را شخصیتهای فضای سیاسی امروز ایران با تأکید بر دشمن ستیزی (معادل دیو ستیزی پهلوان) و محروم نوازی(معادل نقش عیارانه‏ی پهلوان) ایجاد می‏کنند. آنچه در تبلیغات انتخاباتی و در شعارهای کاندیداها به کرات دیده می‏شود در بسیاری موارد دارای چنین باری است که در تصاویر و پوسترهای تبلیغی کاندیداها هم نمود می‏یابد، مشت گره کرده‏ی کاندیدای در حال سخنرانی، بوسیدن کودکی فقیر و حتی در برخی مناطق سوار شدن بر اسب و تفنگ بر دوش گرفتن همگی از مصادیق مدد گرفتن از صورت مثالی پهلوان با کفایت و کارآمد برای کسب مشروعیت است. اسطوره‏ی پر تأثیر منجی هم تا حدود بسیاری در همین حوزه می‏تواند عمل کند، اسطوره‏ی منجی متکی به تحول بنیادن جهان و بازآفرینی آن (فرشکرد) توسط فردی فرهمند و خارق‏العاده است، البته نزدیک شدن به این حوزه به دلیل ارتباطش با اندیشه‏ها و شاخصه‏های آخرالزمانی، مخاطرات سیاسی بسیاری را می‏تواند در پی داشته باشد



2- فرمندی (کاریزما)
 فرمندی ناشی از قابلیتی انسانی و بازنمودی از قدرت شخصی در یک راهنما، یک قهرمان، یک رهبر یا یک رئیس است که در او خصوصیات اسطوره‏یی و فوق انسانی مشاهده می‏شود. .(ریویر، 1386: 37)  شخصیت کاریزماتیک به دلیل شاخصه‏های رفتاری و شخصیتی خاص، در اطرافیان خود نوعی علاقه‏ی توأم با ارادت به وجود می‏آورد و می‏تواند در آنها نفوذ و تأثیر داشته باشد. کاریزما آن ویژگی است که در گذشته و در جوامعی که فاقد ساختار منسجم حاکمیت بودند (همچون قبایل و عشایر) رهبری را تعیین می‏کرد. رهبر یا ریش سفید می‏بایست شخصیتی کاریزماتیک باشد تا بتواند سیادت خود را به شیوه‏ی غیر مستقیم اعمال کند. کاریزما به رهبر چهره‏یی پیامبرگونه و آسمانی می‏بخشد و اساساً پیامبری بر پایه‏ی کاریزما شکل می‏گیرد.  در اساطیر ایران کاریزما به عنوان فره شناخته می‏شود و فره یا خورّه موهبتی آسمانی است که ایزدبانو اشی به مردم و به ویژه شاهان می‏بخشد (بویس، 1376: 84)[4] در ایران باستان مشروعیت شاهنشاه در قالب اندیشه ی سیاسی ایرانشهری وابسته به فر بوده است به عبارتی می توان فره ایزدی را می توان محور اندیشه ی سیاسی ایرانشهری دانست.(عمویی، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی،ش 8)
 بنا بر آنچه در متون اساطیری در مورد شاهان می‏بینیم فره معادل مشروعیت شاه است و چیزی ازلی و ابدی به شمار نمی‏آید پادشاه تا زمانی که با عدالت و راستی رفتار می‏کند فرهمند بوده اما به محض در پیش گرفتن ستم و بیداد، فره از او می‏گسلد. فره در قالب نور نمایانده می‏شود و آنچه همچون هاله‏یی از نور بر گرد سر پیامبران، شاهان و شخصیتهای مقدس ترسیم می‏شود در واقع همان فره یا کاریزماست که نمود عینی و خارجی یافته است. فره یا کاریزما به عنوان عطیه‏یی الهی و پدیده‏یی مشروعیت بخش اگرچه توسط خود شخص تعیین نمی‏شود و پیروان هستند که کاریزماتیک بودن و یا فرهمندی یک رهبر را تعیین می‏کند، کاریزما در واقع آن نیروی خاصی است که مردم در رهبر خود می‏بینند و به واسطه‏ی آن نوعی سرسپردگی نسبت به او از خود نشان می‏دهند. کاریزما در بیشتر موارد (حداقل در دنیای امروز) عمدتاً با معنویت و ایمان در ارتباط است. رهبران کاریزماتیک همچون گاندی و مارتین لوترکینگ رهبرانی نسبتاً معنوی بودند که از معنویت در کار سیاست استفاده کردند. البته فرهمندی یا کاریزماتیک بودن منحصر به معنویت نبوده و هر نوع ایمانی از جمله ایمان به سرزمین، نژاد، ملیت و یا هرچیز دیگری که برای مردم اهمیت داشته و همچون هدف تلقی شود می تواند از شخص چهره‏یی کاریزماتیک ارائه کند برای نمونه شخصیت هیتلر برای مردم آلمان شخصیتی مقبول و مشروع و به نوعی کاریزماتیک محسوب می‏شد.
فرهمندی یا کاریزما شدن یک شخصیت، علاوه بر ویژگیهای فردی خاص، بستگی مستقیم به ایدئالهای فرهنگی و فکری یک جامعه یا گروه دارد. شخصیت کاریزماتیک برابرنهاده‏یی است برای پرفروغ ترین و مقبولترین شخصیتی که آن مردمان در حافظه‏ی جمعی خود تصویرش را همچون الگو و ایدئال حفظ کرده‏اند. این شخصیت می‏تواند شخصیتی تاریخی و یا اسطوره‏یی باشد (همچون شخصیتهای برجسته‏ی هر دینی برای معتقدان به آن دین و یا شاهان و سرداران بزرگ تاریخی یا اسطوره‏یی یک ملت). میزان نزدیکی و شباهت رفتاری و شخصیتی فرد به الگوی مطلوب می‏تواند در کاریزما شدن او تأثیرگذار باشد. مجموعه‏ی الگوها، ایدئالها و باورهای کهن مردمان یک جامعه که ناآگاهانه همچون قالبهایی برای اندیشیدن افراد عمل میکنند در کنش‏ها و تصمیم گیریهای روزانه‏ی آنها تأثیر می‏گذارند. کنش سیاسی هم از این قاعده مستثنی نیست. باور اساطیری مردم درباره‏ی فرهمندی یا کاریزما، همچون عاملی مشروعیت بخش، در تصمیمات سیاسی آنها و تلقی آنان از کاریزما نقش دارد. در این میان بازرگران صحنه‏ی سیاست در تبلیغات انتخاباتی خود، از رسوبات اسطوره‏یی مربوط به فره یا کاریزما در ذهن افراد جامعه، به سود خود استفاده می‏کنند. نمود چنین کاری را در تصاویر انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری یا مجلس در ایران به کرات شاهد بوده‏ایم؛ تاباندن نور بر چهره‏ی کاندیدا و یا استفاده از یک منبع نور قوی در ورای سر او برای ارائه‏ی چهره‏یی معنوی، تلاشهایی برای نشان دادن ظاهری کاریزماتیک از شخص است. و قبولاندن او به عنوان انسانی معنوی و فرهمند. این گونه‏یی از کاربرد اسطوره‏ی سیاسی در فضای سیاست است یعنی تکیه بر اسطوره‏ی فره و کارکرد مشروعیت بخش آن برای مشروعیت بخشیدن به نمونه‏ی امروزی.


3- سنت خویشاوندی
مشروعیت بخشی سنت خویشاوندی عمدتاً مربوط به جوامع سنتی و دارای ساختارهای خانوادگی گسترده است. در  این جوامع قدرت امری موروثی بوده و حق مسلم وارث که فرزند یا خویشاوند نزدیک شاه است تلقی می‏شود. و در بطن این قاعده،  پیوستگی زنجیروار خاندانهای شاهی و ساختن شجره‏نامه‏ی قدرت تا رسیدن به قدرت نخستین که همطراز با آفرینش است وجود دارد. بر این اساس مشروعیت ناشی از سنتهای خویشاوندی در بنیان خود  متکی به اسطوره‏های آفرینش است. در سلسله های شاهی نه تنها فرد به واسطه‏ی پیوند با شاه پیشین مشروع دانسته می‏شود بلکه کلیت  سلسله نیز در ارتباط با سلسله‏یی کهن‏تر مشروعیت و روایی می‏یابد. در تاریخ نمونه‏های بسیاری را شاهدیم که در آنها سلسله‏های شاهی خود را به حکمرانان مقتدر و خوشنام پیشین منتسب کرده‏اند و این انتساب در هر فرهنگی تا رساندن ریشه به نخستین شاه (یا نخستین انسان) ادامه می‏یابد، این ویژگی (ساختن شجره‏نامه و رساندن آن به آفرینش نخستین انسان)در سلسله‏ی پیامبران سامی تبار نیز وجود دارد و پیامبران سامی(از پیامبران کهن تورات گرفته تا پیامبر اسلام)  همگی با نسبتهای خویشاوندی به یکدیگر مرتبط بوده همگی نسبشان به آدم (نخستین انسان در اساطیر سامی) می‏رسد.این نوع از مشروعیت در بنیان خود بیش از آنکه مربوط به قدرت و حاکمیت باشد در پیوند با ملکیت است، به این معنا که نخستین انسان مالک بلامنازع زمین بوده و اعقاب او نیز وارث ملک پدری به شمار می‏آیند و حاکمیت نیز برای مالک امری طبیعی و بدیهی خواهد بود. نمود مشروعیت بخشی از این گونه در فضای سیاسی امروز ایران انتساب فرد به خانواده‏ی سادات است. نسب سید به خاندان پیامبر اسلام و نسب او نیز از طریق اسماعیل و ابراهیم به آدم می‏رسد. اگرچه هر سیدی نمی‏تواند دخیل در قدرت سیاسی باشد اما انتساب به سادات سیادتی روا و مشروعیتی مضاعف را برای فرد به همراه دارد پیروزی او به گونه‏یی رسیدن حق به حق دار و شکست او نمود دوباره‏ی مظلومیت اجدادش تلقی می‏شود، لذا کاندیدای انتخاباتی که دارای چنین ویژگی باشد از این امتیاز خود چشم پوشی نکرده و با برجسته کردن این عنوان در تبلیغات خود از آن برای کسب قدرت استفاده می‏کند.

نتیجه‏گیری
آنچه در این سطور به اجمال مورد بحث قرار گرفت نمایانگر اهمیت و کارکرد امروزین اساطیر و به ویژه  اساطیر سیاسی در زندگی و سرنوشت مردمان کشورهای سنتی و جهان سوم است. اسطوره سیاسی در عین حالی که نشان دهنده‏ی عمق نفوذ باورهای سنتی در ساختار ذهنی مردمان کشورهای در حال توسعه است، تداوم صورتهای کهن حاکمیت در دنیای پیشامدرن را نیز تضمین کرده و همچون عاملی پنهان برای کندتر کردن جریان ورود به ساحت مدرن عمل می‏کند.


منابع

بارت، رولان : اسطوره در زمانه حاضر، مترجم: یوسف اباذری، فصلنامه فلسفی، ادبی، فرهنگی ارغنون:شماره 18[1]
فکوهی، ناصر:اسطوره شناسی سیاسی، تهران، فردوس1387
ریویر، کلود: انسان شناسی سیاسی، ترجمه ناصر فکوهی، نشر نی، تهران1386
فکوهی، ناصر: تحلیل ساختی از یک اسطوره‏ی سیاسی، نامه‏ی علوم اجتماعی، شماره 16، پاییز و زمستان 79
عمویی، حامد و شاهسوند،پریچهر: اسطوره شناسی سیاسی در ایران باستان، فصلنامه خصصی علوم سیاسی، شماره 8
نزاکتی، فرزانه: تفکر اسطوره‏یی و دمکراسی، وب سایت انسان شناسی و فرهنگ
بویس، مری؛ تاریخ کیش زرتشت؛ ترجمه همایون صنعتی زاده، چاپ دوم، تهران: توس،1376



[1] بارت، رولان (1380) اسطوره در زمانه حاضر، مترجم: یوسف اباذری، فصلنامه فلسفی، ادبی، فرهنگی ارغنون: 18
[2] فکوهی، ناصر (1387) اسطوره شناسی سیاسی، تهران: فردوس
[3]- ریویر، کلود: انسان شناسی سیاسی، نشر نی، تهران 1386
[4] - بویس، مری: تاریخ کیش زرتشت، توس، تهران 1376


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر